ساعت قدیمی پدربزرگم تو اتاق منه و صدای تیک تیکش روانی کننده است.استرس امتحان فردا رو میده که خوندمش ولی یه مبحث مهمو نرسیدم.آه خدا


من شدیدا دستم عرق میکنه جوری که خیلی از برگه ها و دفترام از شدت خیسی داغون میشن و از دستکش متنفرم.

به پیشنهاد دبیر زیستم و خواهرم و وجود بعضی علائماش آزمایش تیروئید دادم و خدا رو شکر سالم سالمم.

و بعد از ۱۷ سال گروه خونیم مشخص شد.+o هستم.

اگه من B میشدم نسبتا ۵۰_۵۰ میشد:/ مامانم هی آه میکشه میگه من بین ۳ تا o تنهام:|

یه مدت پیش از رو طالع بینی داداشم گفت تو اصن AB ای.چقد تو رو توصیف کرده O_o بابام میگه به هیچ وجه باورم نمیشه o باشی :|



دقت کردین چقد بی ربط مینویسم؟


اینم حیاطمون:عصر ۱۲ دی ۹۶