:)))

دیوانه چه می دانی :)

از جلو نظام!

سلام سلام.

امروز صبح برنامه صبحگاهی نوبت کلاس ما بود و چون عجله داشتیم مجبوری مجری شدم:دی

منِ مجری:

سلام،صبح بخیر

اولین برنامه قرآن و ازین حرفا

بعد که رفتم کنار دوستان اشار کردن خاک تو سرت از جلو نظام اینا رو نگفتی.

بعدش یه جمله از علی میرصادقی گفتم:

یه دکتر خیلی باحال کشف کرده 

بزرگترین مرض انسان اینه که با مشکلات خیلی کوچیک مثل خواب زیاد،کم بودن تلاش و... آرزو های بزرگ رو از خودش می گیره.

بعد گفتم برنامه ی آخر نیایش

بچه های سر صف با خنده:سرود ملی یادت رفت.

حالا انقدر خندم گرفته.

داشتیم سرود ملی میخوندیم.

ناظم با لبخند گفت الان چی گفتی؟

+یه جمله از آقای میرصادقی

-آفرین،خیلی ممنون


تازه بچه ها هم تشکر کردن که موجبات خنده اشون رو فراهم کردم:)))

اول صبحی سرحال شدن همه:دی

سر کلاس هر یه ربع یادم میومد، باز خندم می گرفت.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

روزای آبان

این روزها هم داره به سرعت میگذره

مدرسه؛درس هم که هیچ،به درجه ایی رسیدم دوستان از من قول میگیرن که درس بخونم:\

نمایشگاه عالی بود،۱۲تا کتاب خوب خریدم:)

ولی کتاب کمک درسی هیچی نخریدم متاسفانه

تو این مدت اخیر خیلی ولخرجی کردم.پدرم هرچی که میخواهیم رو تهیه می کنه ولی یجوری بارمون آورده که من با این همه خرج تو یه ماهه ی اخیر ناموسا روم نمیشه بگم کتاب.یه سیصد تومنی هم فک کنم برا کتابا خرج کنیم.

انگیزه و اراده ی بیشتر می خوام.


به خاطر حواس پرتی دوستم در خورد تو بازوم یه هاله ی مستطیل_بیضی شکل با طول و عرض۵و۳س کبود شده:|

الان فقط دلم میخواد نوزده تا وبلاگ آپلود شده رو بخونم.

موافقین ۱ مخالفین ۰

رادیو

از دیشب رو آوردم به رادیو

چقد عالیه برنامه هاش

رایو جوان و رادیو آوا پیشنهاد می شود.

مثلا دیشب که روشن کردم داشت می خواند

نه بسته ام به کس دل

نه بسته کس به من دل

.

‌.

.

هوای گریه با من

رها رها رها من


خاب حق بدین بدوستمش

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

جان جانان :)

+به نظر شما سه تا از بهترین بازیگرای بعد از انقلاب کیان؟

کیومرث پوراحمد:اول خسرو،دومم خسرو:))) (از اون خنده های تلخ تلخ:)


در مورد خسرو شکیبایی چیزی نمی نویسم چون اگه میشد که خیلیا اینکارو می کردن:)

جان جانان ترین بازیگر بود و حیف.


۱۲تا کتاب خریدم،جوری که ترازم یادم رفته بود :)

تراز قلمچیم افتضاح شد،افتضاح._.

موافقین ۱ مخالفین ۰

آدم های اشتباهیِ حذف شده

سلام.

این بار آمده ام کمی خاطره بگویم؛همینطور غیرعامیانه می نویسم تا راحت تر خاطره بنویسم،این مدلی فکر می کنم این منِ داستان من نیستم.

بگذریم فقط می خواهم بگویم دلم یکهو برای سه آدم اشتباهی که چندماهی هست که کمبودشان را حس نکردم،تنگ شده.

داشتیم در مورد معده حرف می زدیم که یاد شوخی خرکی سال پیش افتادم.

اسفندماه بود انگار؛ولی حس میکنم یکی دو سالی می گذرد که یک عکس دسته جمعی از قرص های معده فرستادم برای دو نفر.

عکس العمل هایشان اشکم را درآورد؛حالم خوب نبود،کمی توجه می خواستم آن روز.

دوست مو نارنجی تخسم ناراحت شد ولی کلی امید داد؛خودت را نبازی یک وقت،من در مراحل شیمی درمانی دوست دیگرم کنارش بودم و...برای تو کلی جای شکر دارد و....

 

دوست دیگرم را فکر می کردم بی تفاوت است نسبت به آدم ها؛اما وقتی فهمیدم تصور نبودنم هم بغضی اش کرده این تصور را از یاد بردم،همین که ها گفتنش شد جانم یعنی دوست نداشت کسی را از دست بدهد.این دوستم جمله را نمی خواند چه برسد به متن؛تنبلی اش می شد.رفته بود کلی درمورد سرطان معده تحقیق کرده بود.گفته بود سخت است اما درمان می شود.

بعدکه فهمید شوخی است گفته بود حس بدی دارم،هم خوشحالم از این که هستی،هم ناراحتم از رودست خوردنم ولی خیلی بی شعوری.شامم را نخوردم،رفتم با اینهم تنبلی ام کلی متن و مقاله خواندم.ولی خوشحالی ام بیشتر است.

و الان که چند ماه می گذرد هیچ کدامِ این دو تا را ندارم.

دلم بعد مدتها تنگشان شده.

این شیرین ترین و خرکی ترین شوخیِ اشتباهی با شیرین ترین دوست های اشتباهی بود...

دلم کمی آدم های اشتباهی میخواهد.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سی و یکی آخه؟

اون۳۱ستاره چه میگه؟

دوس دارم همه رو بخونم:(

 

 

۱:عاقا جیحون به سرشیر میگه پوست شیر

۲:نمی دونم چرا نمی تونم درس بخونم،کل درس خوندنم تو سرویسه، ۱۵دقیقه تو راهیم.

الان دارم سعی میکنم بخونم،خیلی خسته ام.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

دوس دارم سرمو بکوبم تو دیوار:/


ویندوز کامپیوتر و لپتاپمو عوض کردم.خیلی حالشون بدن اصن

فقط اکسپلورر دارم

عنوان وقتی دیدم  اینترنت کامپیوترم  آورد جواب فعالیت ... کتاب علوم نهم اینجوری شد وگرنه حالم خوب بود:ا

چیزی بود که سال پیش سرچ کردم لعنتی :ا

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

این روزا

 

این روزها همه چی خوبه ولی من نه!

تنها چیزی که حالمو کلی خوب میکنه جیحونه :)

جیحون یه ظرف سه تیکه ی باب اسفنجی تو خونمون داره.به مامانم میگه برنجو بریز رو پاتریک و باب اسفنجی

بعد که مامانم انجام داد میگه:آفرین.توف توف تولمه(همون تشویقه تو زبان ما که اصولا بزرگترا میگن، نمیدونم چرا اینمدلی گفته میشه:|)



هیچ کاری نمی کنم،نه درس نه هیچی اما زود میگذره.کاش ساعت برنارد داشتم...

امروز چند دقیقه پیش یعنی سه تا از دوستام اومدن دم در خونمون بعد از کلاسشون اما نیومدن داخل

خیلی خوشحال شدم راستش^_^

زهرا خیلی شبیه مدلای کره ای شده بود!عاشقشم یعنی^_^(بدش میاد میگم شبیه کره ایایی،به اون خوبی)



موافقین ۰ مخالفین ۰

کلمچی

دیروز آزمون دادم و دیدم رو دفترچه ننوشته نمره منفی داره همه رو زدم:))

بعد فهمیدم داره:(

الان اومدم ترازم رو ببینم.

منفی نیاد صلوات :))

خدایا کمکم کن.:دی





ترازم ۵۱۳۰شده.بد نیستا :\به روم نیارین حالا

آخه نمیدونستم نمره منفی داره🙈:|


پ ن:پست ذخیره نشد تا برم ترازمو پیدا کنم :دی

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

شانس نیس که:دی

امکان نداره من از یه پسری خوشم بیاد و فالوش کنم و کمتر از بیست و چهار ساعت عکس خودشو عشقشو نذاره! حتی اگه اون بازیگر می بیفور یو باشه :|نترسین بابا :دی

چقدم بهم میان آخه❤گوگولی من

صداشم قشنگه ها(اموجی متفکر و بادقت)


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰