امروز اولین چیزی که شنیدم خبر مرگ یکی از اقوام دورمان بود که هیچ وقت ندیدمش
همانی که دو سال است شیمی درمانی میشد و امروز رفت
همان خانمی که چند وقت پیش دوست صمیمی مادرم و همراهانش را که اولین بار برای شیمی درمانی رفته بودند دلداری داده بود که ببین من را،دو سال است زنده ام
حالا رفت و تنها گذاشت دختر ۷ساله و پسر۱۵ساله اش را
کاش می شد کاری کنم برای سرطانی ها
کاش نا امید نباشند
کاش زودتر بفهمند :(