این روزها هم داره به سرعت میگذره

مدرسه؛درس هم که هیچ،به درجه ایی رسیدم دوستان از من قول میگیرن که درس بخونم:\

نمایشگاه عالی بود،۱۲تا کتاب خوب خریدم:)

ولی کتاب کمک درسی هیچی نخریدم متاسفانه

تو این مدت اخیر خیلی ولخرجی کردم.پدرم هرچی که میخواهیم رو تهیه می کنه ولی یجوری بارمون آورده که من با این همه خرج تو یه ماهه ی اخیر ناموسا روم نمیشه بگم کتاب.یه سیصد تومنی هم فک کنم برا کتابا خرج کنیم.

انگیزه و اراده ی بیشتر می خوام.


به خاطر حواس پرتی دوستم در خورد تو بازوم یه هاله ی مستطیل_بیضی شکل با طول و عرض۵و۳س کبود شده:|

الان فقط دلم میخواد نوزده تا وبلاگ آپلود شده رو بخونم.